آیا تابهحال عبارت «والدین هلیکوپتری» به گوشتان خورده است؟
همه ما میدانیم که فرزندپروری و مسئله تربیت کودکان، فرایندی سخت و در بعضی اوقات طاقتفرساست. هر والدی بنا به شرایط و عوامل متعددی از روش خاصی برای تربیت فرزندان خود بهره میبرد. خیلی از اوقات این روشهای فرزندپروری چیزی است که هر والد دقیقا از پدر و مادر خود به یاد دارد، طبق ارزشهای شخصی یا تقلید از دیگران تولید میشود، یا حتی در حین مطالعه و آموزش شکل گرفته است.
در بین تمام این سبکهای تربیتی متنوع، گروهی از پدر و مادرها، بر اساس سبک فرزندپروری خود، به عنوان والدین کنترل گر یا اصطلاحا هلیکوپتری شناخته میشوند. این نام به والدینی داده میشود که بر کوچکترین رفتار و حرکات کودک خود نظارت و کنترل دقیق دارند. آنها با دیدن کوچکترین مسئلهای که برای فرزند دلبندشان پیش بیاید، همانند هلیکوپتر، خود را بالای سر او میرسانند، تا از او مراقبت کرده و به سمت آن چه از نظر خودشان صحیح است، هدایتشان کنند.
در بعضی مواقع، آنها، مسئولیت کاری که به عهده فرزندشان است، میپذیرند. مثلا: به جای او تکالیف مدرسهاش را انجام میدهند. سبک فرزندپروری مستبدانه، علاوهبر اینکه انرژی زیادی از والدین میگیرد باعث میشود در شکلگیری شخصیت کودکان و فرایند هویتیابی آنها، اخلال به وجود بیاید. کودکانی که با روش فرزندپروری مستبدانه، بزرگ میشوند هیچوقت طعم استقلال را نمیتوانند بچشند. اکثر اوقات این بچهها، شخصیتی وابسته و مطیع را شکل میدهند که برای انجام هیچکاری اعتمادبهنفس لازم را ندارد.
در واقع گاهی از اوقات دلسوزی و مراقبت بیشازحد والدین کنترل گر، آسیبها و ماجرایی شبیه «دوستی خاله خرسه» را به وجود میآورد که غیر قابل جبران است. در نتیجه شناسایی ویژگیهای والدین کنترل گر یا مجموعه رفتارهایی که تحت عنوان فرزندپروری مستبدانه، شناخته میشود برای هر والدی، مهم و ضروری است. همچنین آگاهی از عوارض این سبک والدگری، از جمله مواردی است که در این مقاله، به آن میپردازیم. با ما همراه باشید.
۱-ارائه کمکهای غیرضرورری به کودکان از ویژگیهای والدین کنترل گر است
درست است که کودکان خردسال، برای یادگیری قوانین جهان، به نظارت، کنترل و راهنمایی والدین نیاز دارند اما والدین کنترل گر این کار را به صورت افراطی و در زمان نامناسب به لحاظ رشدی انجام میدهند. والدین هلیکوپتری به طور مداوم فرزندان خود را زیر نظر دارند. آنها رفتار فرزندان خود را کنترل میکنند و اصرار دارند که به فرزندشان در تمام کارها کمک کنند. در دوران نوپایی کودکان، محافظت از آنها در برابر خطر منطقی است اما با بزرگتر شدن بچهها این محافظت یا شیرجههای نجات میتواند بیدلیل یا حتی آسیبزا باشد.
مثلا زمین خوردن و خراشیدگی بخش طبیعی دوران کودکی است، زیرا کودک در حال یادگیری راه رفتن است، اما والدین کنترل گر ممکن است دنبال کودک راه بروند تا از هر حادثه جزئی یا خراش زانویی جلوگیری کنند و به جای این کار، باعث اخلال در فرایند رشدی او شوند.
در مدرسه، یک مادر یا پدر هلیکوپتری ممکن است تمام تلاش خود را بکند تا فرزندش را به مدرسه یا معلم خاصی برساند. او نه تنها نظارت میکند، بلکه به فرزندش کمک میکند تا کار یا پروژههای مدرسه خود را تکمیل کند. اگر کودک نمره ضعیفی را کسب کند، به جای او با معلم صحبت میکنند و توضیح میدهند.
۲-در فرزندپروری مستبدانه، تصمیمگیری مستقل کودک، معنایی ندارد
یکی از بارزترین نشانههای والدین کنترل گر، دخالت و نظارت مستقیم آنها بر تمام کارهای کودک است. والدین کنترل گر ممکن است در حین بازی به کودک بگویند باید چطور بازی کند، بند کفش او را در حالی که خودش از پس این کار برمیآید، ببندند یا در انتخاب لباسهایش، سلیقه خود را اعمال کنند.
در این سبک از والدگری، به تصمیم کودک اهمیتی داده نمیشود. در واقع والدین هلیکوپتری دوست دارند مستقیما بر کودک تاثیر بگذراند و در تمام تصمیمگیریهای او نقش داشته باشند. تصمیمهایی که کودک به طور مستقل و بدون پرسیدن نظر والدین میگیرد، برایشان خوشایند نیست و تحمل آن را ندارند. برای مثال وقتی کودک تصمیم میگیرد لباس خاصی را بپوشد، آنقدر درباره بد بودن آن لباس صحبت میکنند تا کودک پشیمان شده و همان لباسی را بپوشد که والد میخواهد.
در مدرسه نیز، یک مادر یا پدر هلیکوپتری، بهترین دوست فرزندشان را خودشان انتخاب میکنند. ترجیحات فرزندان آنها معمولا در نظر گرفته نمیشود زیرا آنها معتقدند که میدانند چه چیزی برای فرزندشان بهترین است. جالب است بدانید والدین هلیکوپتری در آموزش مسئولیتپذی به کودکان دچار مشکل میشوند. چون این کودکان نه تنها هیچ وقت فرصت تصمیم گرفتن مستقلانه را ندارند بلکه حتی یاد نمیگیرند مسئولیت تصمیماتشان را بپذیرند.
۳-کمالگرایی یکی از ویژگیهای والدین کنترل گر است
والدین کنترل گر عاشق مقایسه کردن فرزندشان با دیگران هستند و به طور مداوم دستاوردهای بیشتری از فرزندان خود میخواهند. پدر و مادرهای هلیکوپتری انتظارات بیانتها و سطح بالایی از کودک خود دارند و هیچ وقت احساس رضایت خود را نسبت به کودکشان نشان نمیدهند. بنابراین به کودک فشار میآورند مطابق استانداردهای آنها عمل کند و تصمیم بگیرد.
والدین کنترل گر هر نتیجهای غیر از عالی را از کودک نمیپذیرند و مورد تشویق قرار نمیدهند. این موضوع حتی شاید موجب بروز علائم وسواس فکری در کودکان شود گاهی در بین والدین کنترل گر این موضوع شایع است که از کودک خود توقع دارند مثل یک فرد بالغ رفتار کند. آنها مسئولیتهایی از قبیل نگهداری از والدین و کارهای خانه را بر دوش کودک میاندازند.
۴-پدر و مادرهایی که به کودک باج میدهند، کنترل گر هستند
گاهی والدین کنترل گر از طریق وعده دادن به کودک او را ترغیب به انجام کاری که دوست دارند میکنند. برای مثال به کودکی که دوست ندارد در مدرسه بماند، میگویند: «اگه دیگه گریه نکنی، همون ماشینه که دوست داری رو واست میگیرم». این رفتار به کودک این پیام را منتقل میکند که هر کاری بهخودیخود هیچ ارزشی ندارد و بهترین انتخاب چیزی است که پاداش یا منفعت بیرونی به همراه داشته باشد. والدین هلیکوپتری به جای توضیح ارزشهای خانوادگی یا اجتماعی به کودک، اطاعت بیچون و چرا را در ازای رشوه و باج میخرند.
۵- فرزندپروری به همراه چاشنی «عشق با قید و شرط»، مختص والدین کنترل گر است
والدین دارای شخصیت کنترل گر معمولا حتی برای ابراز علاقه به فرزندشان هم سختگیری نشان میدهند و موجب ایجاد علائم کمبود محبت در کودکان میشوند. یعنی اگر کودک مطابق خواسته والدین کنترل گر عمل نکند و انتظارات آنها را برآورده نسازد، عشق خود را از او دریغ میکنند. مثلا تنها زمانی او را بغل کرده و اظهار محبت میکنند، که کودک کاری مطابق میلشان انجام داده باشد. به طور نمونه چنین جملاتی نشاندهنده این ویژگی است: «اگر میخوای دوست داشته باشم پس درساتو بخون»، «دیگه دوست ندارم چون به حرفم نکردی و موهاتو شونه نکردی»، «دختر/پسر خوب با مادرش اینطوری رفتار نمیکنه».
این کار به کودک پیام مخربی میدهد: فقط اگر آن کاری که من میخواهم را انجام بدهی دوستت دارم و در غیر این صورت دوستداشتنی نیستی و محبتی دریافت نخواهی کرد. کودکی که این پیام را در ذهنش دارد حاضر است برای دریافت محبت از دیگران هر کاری بکند چون تصور میکند فقط در این حالت دوست داشتنی است.
۶- در سبک تربیتی والدین هلیکوپتری، ابراز یا آموزش همدلی به کودکان جایی ندارد
والدین هلیکوپتری معمولا هیچ همدلی نسبت به فرزند خود نشان نمیدهند و به جای آموزش همدلی به کودکان، آنها را برای نشان دادن رفتارهای همدلانه نسبت به دیگران، تحت فشار میگذارند. در واقع روش آموزشی آنها، زور و اجبار است و به این وسیله از کودک میخواهند برای دیگران احترام قائل شوند یا به آنها کمک کنند.
مثلا گفتن «برو مامانبزرگتو بوس کن!» به جای «دیدی مامانبزرگ داره گریه میکنه؟ به نظرت چه حسی داره؟ ما چیکار کنیم حالش بهتر میشه؟» یا گفتن «از برادرت عذرخواهی کن!» بهجای «از موقعی که توی دفتر مشق داداشت نقاشی کشیدی انگار عصبانیه آره؟ تو فکر میکنی چطور میشه یه ذره جبران کنیم و حالشو بهتر کنیم؟» نمونههای رفتاری از کنترل گری والدین است. در این نمونهها، والد به کودک دستور میدهد که چه کاری انجام دهد، بدون این که دلیلش را به او توضیح دهد یا شناسایی احساسات را به او آموزش دهد. حتی نظر کودک را جویا نمیشود و مثل یک فرمانده مستقیم به سراغ بایدها و نباید و میرود.
۷- «خانه من، قوانین من»، شعار والدین هلیکوپتری است
«چون من گفتم!» این جملهای است که والدین کنترل گر زیاد از آن استفاده میکنند. در واقع روش دیگری که والدین هلیکوپتری، از آن برای کنترل فرزندشان استفاده میکنند، ساختن فضایی است که در آن قوانین سفت و سختی برقرار است. قوانینی که هیچ انعطافی ندارند و دلایل آنها برای کودک روشن نیست. این مقررات حتی میتوانند شامل قوانین نانوشتهای باشند که بچهها دستورالعملهای کمی در موردشان دریافت کردهاند.
کودک، فقط موظف است آنها را بشنود و رعایت کند تا والدین خود را راضی نگه دارد. والدین هلیکوپتری، ناخودآگاه از این روش برای کاهش اضطرابهای خود استفاده میکنند زیرا تنها راهی که برای مدیریت اضطراب درونی خود سراغ دارند از طریق کنترل کردن دیگران است. در صورتی که ممکن است این کار آنها، ممکن است موجب ایجاد استرس در کودکان شود. فرزندان والدین کنترل گرا، همیشه استرس دارند و نگران تخطی از این قوانین هستند چون در دایرهای از مقررات محاصره شدند که هر طور رفتار کنند، از نگاه پدر و مادرشان مجرم شناخته میشوند. مقاله «درمان استرس در کودکان» به طور کامل به راهکارهایی برای کاهش استرس کودکان پرداخته است، اما دقت کنید گاهی منبع اصلی استرس کودک، رفتارهای والدین کنترل گرا است که نیاز به تغییر دارد.
۷- دادن احساس گناه به کودک، یکی از روشهای کنترلگرانه والدین در فرزندپروری است
نوعی دیگر از کنترل روانی والدین هلیکوپتری، از طریق دادن احساس گناه و شرم به کودک انجام میگیرد. برای مثال گفتن جملاتی از این دست: «هر کار دوست داری بکن اما بعدا که من بمیرم پشیمون میشی»، «من چی گفتم؟ من نگفته بودم؟ من هزار بار بهت گفته بودم که حالا این امتحانت خیلی مهم نیست بیا بریم خونه پدربزرگت! حالا از دستت ناراحته دیگه معلومه».
همچنین بازی کردن نقشهای قربانی یا فدا شده توسط والدین کنترل گر، باعث میشود کودک در مورد فداکاریها یا سختیهایی که والدین در هر برههای از زندگی متحمل شدند، احساس گناه کند. مثلا کودکی که مادرش مدام به او میگوید به خاطر بزرگ کردن تو به دانشگاه نرفتهام و پیشرفت نکردهام، ممکن است خودش را مقصر تمام مشکلات مادرش بداند و احساس عذاب وجدان یا گناه کند.
۸-طرفداران تنبیه و سرزنش در فرزندپروری، جزو والدین هلیکوپتری هستند
والدین کنترل گر از ابزار تنبیه یا تهدید به آن برای نشان دادن نارضایتی خود استفاده میکنند. وقتی کودک مطابق میلشان عمل نمیکند، با تنبیه کردن به او یادآوری میکنند که کارها باید به روش والدین انجام شود نه به روش دلخواه خودشان! کودکان تحت فرزندپروری مستبدانه اغلب شاهد رفتارهای پرخاشگرانه و کنترل کننده آشکار والدین خود هستند. در نتیجه بیشتر مستعد پرخاشگری فیزیکی نسبت به دیگران هستند و به احتمال زیاد قلدر یا قربانی قلدری میشوند.
همچنین همانطور که در مقاله «چرا کودکان دروغ میگویند» گفته شد، این بچهها به خاطر ترس از تنبیه و سرزنش معمولا به رفتاری چون دروغگویی پناه میبرند و سپس به عنوان یک ابزار در برابر کنترل گری والدینشان از آن استفاده میکنند.
عوارض کنترل گری بیش از حد والدین، دوستی خاله خرسه در والدین هلیکوپتری
والدین هلیکوپتری از فضا نیامدهاند یا آدمهای عجیب و غریبی نیستند. هر کدام از ما در لحظاتی وسوسه شدهایم تا قدرت را در دست بگیریم و همه آدمهای اطرافمان را مثل یک فرمانروا تحت سلطه خود بگیریم، اما هیچکس دوست ندارد با خودش چنین رفتارهایی بشود. خیلی از اوقات پدر و مادرهای کنترل گر هیچ قصد آگاهانهای برای آسیب به فرزندشان را ندارند اما تنها راه مراقبت و دلسوزی که بلد هستند، کنترل کردن است. رفتارهایی که گاهی مثل دوستی خاله خرسه عمل میکند و به جای محافظت موجب آسیب و ضرر به کودک میشود.
اگر سبک فرزندپروری را به عنوان یکی از عوامل موثر در شکلگیری شخصیت کودک بدانیم رفتارهای کنترل گرایانه افراطی والدین میتواند تاثیرات منفی و طولانیمدت بر رفاه عاطفی و سلامت روان کودکان داشته باشد. این رفتارها میتواند منجر به ایجاد مشکلات متعددی به ویژه اخلال در رشد خودمختاری و استقلال یا هرگونه احساس کنترل کودک بر زندگیاش شود. کودک ممکن است احساس کند که به دلیل ناتوانی در انتخابهای فردی به دام افتاده است، تحت فشار قرار میگیرد تا با استانداردهای غیرواقعی عمل کند. از اشتباه کردن میترسد و رکود را در زندگی فردی، تحصیلی یا شغلیاش تجربه میکند.
مطالعات نشان میدهد که کودکان ی که والدین کنترل گر دارند در بزرگسالی نیز علائم اضطراب، افسردگی، اعتمادبهنفس ضعیف و سطوح بالای استرس را تجربه میکنند. اگر بیشتر این رفتارهای ذکر شده در این مقاله را نسبت به فرزند خود دارید، در قدم اول از خود بپرسید آیا چیزی در تربیت فرزندان بیشتر از سلامت روانی آنها اهمیت دارد؟ و در قدم بعد، مطالعه در زمینه کاهش رفتارهای کنترل گرانه والدین را به شما پیشنهاد میکنیم.
شما چه رفتار کنترلگرانهای نسبت به فرزند خود داشتید که تا قبل از خواندن این مقاله از آن آگاه نبودید؟ تجربه خود را با ما در میان بگذارید.
گلنار رضازاده هستم بازی درمانگر و روان درمانگر کودک، فارغ التحصیل کارشناسی ارشد مشاوره خانواده از دانشگاه خوارزمی تهران. از سال ۱۳۹۴ به صورت تخصصی در حوزه بازیدرمانی، آموزش مهارتهای زندگی کودک، فرزند پروری و مدیریت استرس والدین مشغول به کار بودهام. باتوجه به اینکه محتوای حوزه کودک بسیار حساس و مهم است، تمامی منابع و مطالب تولید شده در بلاگ کیدزی را پیش از انتشار بررسی میکنم.
-
گلنار رضازادهhttps://kidzy.land/blog/author/golnar/
-
گلنار رضازادهhttps://kidzy.land/blog/author/golnar/
-
گلنار رضازادهhttps://kidzy.land/blog/author/golnar/
-
گلنار رضازادهhttps://kidzy.land/blog/author/golnar/
زهرا سادات طالبیان هستم روانشناس کودک، دارای مدرک کارشناسی روانشناسی بالینی از دانشگاه فردوسی مشهد و کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی از دانشگاه یزد. از سال ۱۳۹۲ به صورت تخصصی در حوزههای بازی درمانی، درمانگری کودک( تشخیص و درمان اختلالات مختلف)، آموزش مهارتهای زندگی به بچهها و فرزندپروری مثبت، فعالیت کردهام. در تیم کیدزی بهعنوان نویسنده و روانشناس کودک، تلاش میکنم مطالب مربوط به کودکان و دغدغههای والدین را در قالب مقالات آموزشی ارائه دهم.
-
زهرا سادات طالبیانhttps://kidzy.land/blog/author/zahra-sadat/
-
زهرا سادات طالبیانhttps://kidzy.land/blog/author/zahra-sadat/
-
زهرا سادات طالبیانhttps://kidzy.land/blog/author/zahra-sadat/
-
زهرا سادات طالبیانhttps://kidzy.land/blog/author/zahra-sadat/
من فکر میکردم با این حجم مراقبت و کنترل دارم از دخترم محافظت میکنم و همسرم رو هم بابت این که مثل من رفتار نمیکرد سرزنش میکردم و از این ابعاد به این سبک بچه داری و تربیت نگاه نکرده بودم آیا درمانی داره؟ چون من فکر میکنم بخوامم نمیتونم خودمو کنترل کنم که این رفتارا رو انجام ندم🙄
بسیار عالی بود
ممنون از لطف و توجه شما
ممنون از مقاله بسیار خوب و مفیدتون. اما به نظرم توصیف «مستبد» و «روش مستبدانه» برای همچین سبکی درست به نظر نمیاد. همون توصیف «هلیکوپتری» خیلی بهتر بود.
خیلی مقاله خوبی بود و خیلی به من کمک کرد ممنون.
خوشحالیم مقاله براتون مفید بوده.